وب سایت ربنا
مذهبی ، علمی ، داستانی دیدنی

  بهلول و صاحب خانه

بهلول به بصره رفت و چون در آن شهر آشنائي نداشت ، براي مدت كوتاهي اتاق اجاره كرد .
اتاق از بس كهنه ساز و مخروبه بود ، با مختصر وزش باد يا باراني تيرهاي طاقش صدا مي كرد.
بهلول پيش صاحب خانه رفته و گفت :
اتاقي كه به من اجاره داده ايد بي اندازه خطرناك است ، زيرا به محض وزش مختصر بادي؛ صدا از سقف وديوارش شنيده مي شود .
صاحب خانه كه مردي شوخ بود در جواب بهلول گفت :
عيبي ندارد ، شما مي دانيد كه تمام موجودات به موقع؛ حمد وتسبيحِ خدا را مي گويند و اين صداي حمد و تسبيح اتاق است .
بهلول گفت :
صحيح است ، ولي چون تسبيح و تهليل موجودات به سجده منجر مي شود ، من از ترس سجده ی اتاق خواستم زود تر فكري بكنم .!!!




تاریخ: جمعه 6 مرداد 1391برچسب:داستان بهلول,
ارسال توسط سید رضی حسینیان

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 27
بازدید هفته : 42
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 33903
تعداد مطالب : 230
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

طلا حرم پخش زنده حرم
1
سیاسی